-
قدم یک/ مفهوم وسوسه چیست؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:14
وسوسه یک فکر ثابت و سمج است که از درون آدم را هدایت می کند ، برای رسیدن به لذتی که قبلا امتحان و درک شده است. وسوسه شدن یکی از شاخه های افراط است . افراط کردن از مهمترین ویژگی های من و از خصوصیات بارز بیماری اعتیادم است . من زیاد وسوسه می شوم . برای من وسوسه با میل شدید به چیزی آغاز می شود و اگر به آن بها بدهم ( یعنی...
-
قدم یک ایران / مفهوم عاجز چیست ؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:14
د ر تعریف کلی : عاجز کسی است که بر خلاف اراده خود کاری را انجام می دهد و مترادف آن : نداشتن کنترل ، از دست دادن کنترل و نداشتن حق انتخاب است . در مورد مواد مخدر : عاجز کسی است که حق انتخاب و کنترلی بر روی نوع مواد مصرفی ، زمان مصرف ، مقدار مصرفش ، محل مصرف و دوستان هم مصرفی اش ندارد . من در زمان مصرفم با هضم این کلمات...
-
قدم یک/ پنج مثال از وسوسه منجر به مصرف تان بعد از ترک بزنید؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:13
۱- چند سال قبل در شرکتمان ، مدتی در قطع مصرف بودم و روزی دو تن از دوستانم که جایی برای مصرف نداشتند آمدند آنجا و از من خواستند بالای دفترمان مواد بکشند . من قبول کردم! اما بالا نرفتم ، نیم ساعت بعد تمایل پیدا کردم بروم یکی دو پک بگیرم! آنقدر راجب به این موضوع فکر کردم ( بروم یا نه ) ، تا عاقبت تبدیل به وسوسه شد و...
-
قدم یک/ مفهوم انحراف فکری معتادگونه چیست؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:13
منظور تفکر منفی معتاد است و خودمحوریش . من در زمان مصرفم فقط به راههای تهیه مواد فکر می کردم و لذت مصرف آن . هرگز به طور جدی به عواقب مصرفم فکر نمی کردم و اینکه دارم گور خودم را با دستهای خودم می کنم! اگرکسی می فهمید مصرف کننده هستم و یا مامورها می گرفتنم دفعه بعد جوری برنامه ریزی می کردم که برای مصرف کردن به مشکل...
-
قدم یک/ آیا هرگز به عواقب مصرف دوباره بعد از ترک فکر کرده اید؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:12
من قبلا فکر می کردم دلیل اینکه نمی توانم در قطع مصرف بمانم ، مصرف کردن بعد از بار اول است و اگر مثلا هفته ای یک بار مواد بکشم یا مثل اوایل مصرفم ماهی یک بار بکشم و یا هر موقع که دوست دارم مصرف کنم هیچ مشکلی که وجود ندارد تازه خیلی هم خوب است ! اما الان می دانم که مشکل من دیگر یک بار یا دو بار مصرف کردن نیست بلکه...
-
قدم یک/چرا نمیتوانیم از تجربه قبلی برای در ترک ماندن استفاده کنیم؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:12
اعتیاد پس از مدتی به صورت اتوماتیک درمی آید . منظور این است که بخش بزرگی ازبیماری ما در ضمیر ناخود آگاه ما قرار دارد و از آنجا هدایت و کنترل می شود . در اوایل مصرف به خاطر خلاء درونی که همه ما آنرا داریم و نقش مواد مخدر به عنوان کند کننده ذهن و لذتی که مواد مخدر به ما می دهد ( جسمی و روحی ) ، در ضمیر ناخود آگاه مان...
-
قدم یک/ چرااین فکر احمقانه همه دلایل خوب در ترک ماندن راکنارمیزند؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:12
فکر احمقانه در این سوال در واقع نقطه چین و جای خالی است و می توان در آنجا الکل ، سیگار ، مواد مخدر و یا هر عادت مخرب دیگری را قرار داد . فکر احمقانه در واقع همان توجیح است . من برای انجام هر کاری باید توجیهی داشته باشم و گرنه آن کار را انجام نمی دهم! مغزم در شرایط مختلف درحال توجیح کردن اعمال و رفتارم است . بیماری من...
-
قدم یک/ در مورد توجیه (بهانه) لغزشهای خود پنج مثال زنده بزنید:
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:11
۱- زمانی که به خاطر بدهی در زندان بودم و به اجبار در قطع مصرف بودم،پس از آزادی از زندان بلافاصله رفتم خانه اقوام و مصرف کردم. توجیه من هم این بود که الان شش ماه است ترک کرده ام و دیگر معتاد نیستم و میتوانم یک بار بکشم و این حق من است که یک حالی به خودم بدهم ! ۲ - همانطور که قبلا گفتم یک روز در محل کارم دوستانم آمده...
-
قدم یک/ فکر میکنید در مورد مواد مخدر حق انتخاب دارید؟ توضیح دهید
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:11
خیر . در حال حاضر آنقدر حق انتخاب دارم که بار اول نزنم و اگر بار اول را بزنم همین حق انتخاب را هم از دست می دهم . در گذشته و در اوایل مصرفم ، من می توانستم نوع مواد مصرفی ، محل مصرفم ، ساعت مصرفم ، مقدار مصرفم و اینکه با چه کسی مصرف کنم را ، خودم تعیین کنم . اما به مرور اول کنترل زمان مصرف ، بعد محل مصرف ، بعد از آن...
-
قدم یک/ آیا بعد از لغزش همیشه فکر میکردید اینبار باقبل فرق دارد؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:10
بله . قبلا فکر میکردم پس از مدتی که از مصرف نکردنم بگذرد، میتوانم بدون آنکه دوباره معتاد شوم مواد مصرف کنم! و برخلاف تمام شواهدی که بود،باز هم به یک بار زدن فکر میکردم!.
-
قدم یک/ آیا فکر میکنید با آدم عادی تفاوت دارید؟ توضیح دهید:
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:10
آ دم عادی کسی است که گرایش و استعداد بیماری اعتیاد را ندارد و به راحتی میتوان تعادل را در افکار و رفتارش مشاهده کرد. این سوال اشاره به احساس متفاوت بودن معتاد میکند.احساس تفاوت کردن از خصوصیات مهم معتاد است و معمولا با توجیه همراه است.معتاد به دلیل نداشتن یا احساس نکردن هویت و احساس خلاء درونی که دارد، باید برای...
-
قدم یک/ آیا فکر میکنید دیگر نمیتوانید مواد مخدر مصرف کنید؟چرا؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:09
بله ،من درانجمن هویت پیدا کرده ام و حداقل قبول کردم که معتادم ! معتاد بودن گاهی از هیچ چیز نبودن بهتر است! من قبول کردم راهی که تا دیروز میرفتم آخرش به ترکستان میرفته. سعی میکنم با خودم جنگ نداشته باشم . تلاش میکنم تمام انرژی و توانم در خدمت بهبودیم باشد.در انجمن سرمایه معنوی را پیدا کرده ام .این سرمایه جایگزین مواد...
-
قدم یک/ آیا لغزش به یک باره اتفاق می افتد؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:09
خیر ( به نظر میرسد پاسخ دادن به این سوال برای کسانی که لغزش کرده اند راحت تر باشد) دربرنامه گفته میشود،حرف لام کلمه لغزش ، به معنی لذت طلبی ،حرف غین آن،به معنی غرور حرف ز آن زیاده طلبی و حرف ش آن،به معنی شهوت میباشد. اما علت واقعی لغزش فراتر از آن چیزی است که ما بخواهیم تصور کنیم! زیرا بخش عمده آن در ضمیر ناخود آِگاه...
-
قدم یک / چه حائلی بین ما (من) و لغزش وجود دارد؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:08
حائل به معنی دیوار و پرده است. همانطور که قبلا گفته شد، شکرگزاری مهمترین عامل در پاک ماندن همدردان، با پاکی بالا، بوده است و آنها با آمدن به جلسات و خدمت کردن آن را، نشان میدهند. در دوران پاکی زمانی فرا خواهد رسید که بین ما و پک یاپیک اول فقط نیروی برتر قرار دارد.یعنی در شرایطی قرار میگیریم که نه راهنما هست، نه جلسه و...
-
قدم یک / آیا تمایل به قطع مصرف برای پاک ماندن کافی است؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:08
خیر .قطع مصرف در بیماری اعتیاد ،مانند دکمه استاپ در ضبط صوت عمل میکند. هر زمان که کلید پلی را فشار بدهید (با اولین پک و یا اولین پیک) از همان نقطه توقف شروع به کار میکند. ما نباید هرگز این حرف را باور کنیم که پس از قطع مصرف و بدست آوردن سلامتی میتوانیم مانند اوایل دوران مصرف، آهسته و بدون خارج شدن کنترل اوضاع از...
-
قدم یک/ اقرار کردن چه فرقی با پذیرفتن دارد؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:07
اقرار کردن اعتیاد بیماری جسمی،فکری و روحی است . وقتی اقرار میکنیم که در برابر مواد مخدر عاجزیم این اقرار ما در حد فکر است. یک نتیجه منطقی است که به آن،رسیده ایم .اما این اقرار ممکن است هر لحظه عوض شود! من در انجمن بسیاری از دوستان را دیدم، که پس از مدتی پاکی گفتند:من قبلا در مقابل مواد مخدر عاجز بودم اما حالا نیستم!...
-
قدم یک/ چه زمانی بخش اول قدم یک رادر مورد مواد مخدر برمیداریم؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:07
وقتی من بپذیرم که مواد مخدر نمی تواند حلال مشکلات و افکارسرگردان من باشد، بخش اول قدم یک را بر داشته ام. وقتی من ا قرار به عجزم را با نوشتن آن، محکمتر میکنم، در واقع میپذیرم که قابلیت استفاده از مواد مخدر را جسمی و روحی از دست داده ام . تجربه شخصی من میگوید که مواد مخدر نمی تواند مانند اوایل مصرف ( دوران طلایی )مرا...
-
قدم یک/ چرا در قدم یک از فعل گذشته عاجز بودیم استفاده شده است؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:06
انجمن ما قدمها را از انجمن الکلی ها گرفته و با اندکی تعقیر در دسترس ما قرار داده است.چون در زمان چاپ کتاب الکلی ها، بسیاری از آنها فوت کرده بودند از فعل گذشته استفاده شده است. زیرا مرده ها عجزی در مقابل الکل یا مواد مخدر ندارند! فراموش نکنیم دلیل دیگر استفاده ازاین فعل عملی بودن کارکرد قدمها است. وقتی کسی قدمی را از...
-
قدم یک/شما در مقابل موادمخدر عاجز بودید یا هستید؟ توضیح دهید:
دوشنبه 3 بهمن 1390 18:05
من ( ما ) تا روزی که زنده هستم نه تنها در برابر مواد مخدر عاجزم بلکه در برابر بیماری ام که ا عتیاد نام دارد عجز دارم و اراده ای در کنترل آنچه که به مواد مخدر مربوط است ( یا به بیماری ا عتیادم ) ندارم.
-
قدم یک/ مفهوم از دست دادن اختیار زندگی چیست؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:56
یعنی اینکه من نتوانم آِنطوری که میخواهم زندگی کنم و یا نتوانم آنطوری که میخواهم باشم.
-
قدم یک/ پنج مثال زنده در مورد از دست دادن اختیار زندگی بنویسید:
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:56
اختیار غذا خوردن: ازدوران کودکی هیچ کنترلی بر روی غذا خوردن نداشتم. پرخوری را در ابتدا از والدین و اطرافیانم اکتسابی گرفتم. در آن دوران زیاد غذا خوردن بچه ها را نشانه سالم بودن میدانستند! و اگر زمانی، سیر هم بودیم با تشویق بزرگترها مجبور به بیشتر خوردن میشدیم! به مرور و درسالهای بعد لذت طلبی جای تایید طلبی را گرفت و...
-
قدم یک/توضیح دهید که اختیار چه چیزهایی از دستتان خارج شده بود؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:56
مکان و محیط زیست: در اغلب مواقع بخصوص در دوران اعتیاد به مواد مخدر نسبت به محیط اطراف خود بی تفاوت بودم. هر کجا میتوانستم آشغال میریختم یا دستشویی میرفتم . به درختان ، وسایل عمومی و حیوانات صدمه میزدم. لباسهایم هیچ وقت مرتب نبود. به خاطر تهیه مواد خیلی وقتها کاملا آشفته بیرون می آمدم. وسایل شخصیم همیشه نامرتب بود و...
-
قدم دوم/آیافکرمیکردید فکرتان قوی است واز پس مشکلاتتان برمی آید؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:39
بله قبل از آشنایی با انجمن به خاطر موفقیت های ظاهری و مقطعی که در زندگی داشتم فکر میکردم فکر بکری دارم و از همه بهتر میفهمم! میتوانم به تنهایی و بدون کمک دیگران از پس مشکلاتم برایم.نه تنها در هیچ کاری (حتی در موارد تخصصی ) مشورت نمیگرفتم، بلکه با وقاحت به دیگران مشورت هم میدادم!
-
قدم دوم/ آیا اعتقاد مذهبی دارید یا خیر؟ توضیح دهید:
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:39
اگر بخواهم واقعیت را بگویم در حال حاضر ( در پاکی ) به همه مذاهب اعتقاد دارم. به نظر من همه مذاهب در زمان ارائه خود بخشی از حقیقت را بیان کرده اند.هر انسانی برای به کمال رسیدن لازم است به مذهب و طریقه ای که همه نیازهای روحی و جسمی اش رابرآورده میسازد معتقد باشد و در زندگی اصول آنرا به کار ببندد.
-
قدم دوم/ آیا تاکنون مذهب شناخته شده ای را رد کرده اید؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:37
بله در گذشته به علت اختلاف در حرف و عمل حامیان برخی از ادیان به این نتیجه رسیده بودم که دین ابزاری در دست سود جویان است .فکر میکردم دین اختراع آدمهای کلاه بردار است و به منظور حکومت و سلطه بر مردم درست شده و ترویج میشود! بعدها با تجربیات شخصیم به این نتیجه رسیدم که آنچه در دین و مذهب اهمیت دارد پیامی است که به ما...
-
قدم دوم/آیااعتقاد به قدرت مافوق دارید؟ نشانه های آنرا بیان کنید:
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:37
بله اما هنوز هم در مورد آن گنگ هستم. یعنی تصور درستی از قدرت مافوقم ندارم.قبلا میفهمیدم که یک نیروی بسیار قوی و برتر زندگی من و اطرافیانم را کنترل و اداره میکند اما به دلیل عدم آگاهی کافی در مورد این نیرو دائما با آن سرشاخ میشدم! وقتی وارد انجمن شدم و قدم کار کردن را شروع کردم خیلی از حقایق برایم روشن شد و به اصطلاح...
-
قدم دوم/ تصویر ذهنی خود از خدا را بیان کنید:
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:33
پاسخ دادن به این سوال بسیار مشکل و پیچیده است ! در گذشته تصور من از خدا نیرویی خشن ، مستبد و زور گو بود! وقتی وارد انجمن شدم،به من گفتند تمام مشکلات من به خاطر ارتباط غلط من با نیروی برترم است و باید این ارتباط را درست کنم. در ابتدا به من گفتند هر چیزی را که دوست دارم میتوانم به عنوان نیروی برترم بپذیرم ! اما این نیرو...
-
قدم دوم/آیادر زندگیتان ترسی دارید؟مثلا از بی پولی،ناامنی، آینده؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:31
بله در گذشته ترسهای من بسیار زیاد بود مثلا: ترس از خدا ، حکومت ، مردم ، بی پولی و خیلی از ترس های دیگر...اما از وقتی وارد انجمن شدم ترسهای من بیشتر منطقی شده اند.مثلا ترس از خدا جایش را به نگرانی از عاقبت به خیر شدن داده و باعث شده مراقب اعمال و رفتارم باشم و در جهت جبران گذشته قدم بردارم. به تازگی متوجه شده ام هر گاه...
-
قدم دوم/ آیا میتوانید خودمحوریتان در زندگی را با ذکر مثال بیان کنید؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:23
بله موقع خرید کردن،برنامه ریزی برای امور خانه (در مواردی که نیاز به همفکری و هماهنگی با همسرم دارد)، در محل کار ( بیشتر کارها را انفرادی انجام میدهم )،در ارتباط با راهنما (گاهی با این که میدانم حرفش کاملا منطقی و درست است ،باز هم کار خودم را میکنم )،در ارتباط با اجتماع ( رفتارم خیلی اجتماعی نیست و هنوز هم وقتی منافع...
-
قدم دوم/ درزندگیتان کجاها کنترلتان کم بوده یا اصلا کنترلی نداشتید؟
دوشنبه 3 بهمن 1390 17:21
در گذشته موادمخدر، سیگار، پرخوری، سکس، کار کردن و ... به طور کلی تعادلی در استفاده از امکانات و توانایی هایم نداشتم! کنترل کردن از شاخه های مهم بیماری ماست . ما باید بدانیم که فقط آدمهای عادی میتوانند از آن در زندگی استفاده کنند! آدم عادی و متعادل کسی است که از نظر فکری عاطفی و احساسی میانه رو باشد. امیدوارم به این...